کرونا نتوانست مانع موفقیت شود
تاریخ انتشار: ۳۰ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۳۵۸۴۱۳
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان از ساری ،سایت سازمان سنجش و آموزش کشور اسامی نفرات برتر آزمون سراسری سال ۹۹ را اعلام کرد که در گروه آزمایشی علوم انسانی علیرضا چلابیان از آمل رتبه ۲، در گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی کسری ملیحی از ساری رتبه ششم و در گروه آزمایشی علوم تجربی محمد مهدی قلی زاده از بابل رتبه ۱۰ کنکور را بدست آوردند که با آنها به گفتگو پرداختیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او که اولین سال است در کنکور سراسری شرکت کرده است و با رتبه ۲ گروه علوم انسانی می خواهد در رشته علوم قضایی و حقوق دانشگاه تهران تحصیل کند، می گوید: بدون استفاده از کلاس های خصوصی به طور متوسط روزانه ۷ تا ۸ ساعت درس میخواندم و در یک ماه آخر مانده به کنکور زمان مطالعه به ۱۰ ساعت در روز رسیده بود.
این دانش آموز برتر مازندرانی که فقط در آزمونهای آزمایشی موسسههای آموزشی شرکت کرده بود ، در خصوص شرایط سخت کرونایی و تاثیر آن بر این موفقیت می گوید: با توجه به شیوع کرونا و اعمال محدودیت در سفرها ، حضور در اماکن گردشگری یا پارکها و اجرای بسیاری از تفریحات ممکن نبود به همین دلیل بیشتر انرژی خود را برای آمادگی آزمون سراسری صرف کردم.
او توکل بر خدا، تلاش و پشتکار فراوان و علاقه مندی به رشتههای علوم انسانی را عامل کسب رتبه برتر گروه آزمایشی علوم انسانی اعلام کرد و با بیان اینکه پدرم فرهنگی و مادرم خانه دار است از حمایتهای آنها، مدیران و معلمان مدرسه که حتی در شرایط کرونایی شرایط تحصیل و رفع اشکالات را برای دانش آموزان فراهم کرده بودند قدردانی کرد. کسب رتبه ۶ گروه آزمایشی ریاضی با تغییر برنامه ریزی در شرایط کرونا کسری ملیحی دانش آموز ساروی که رتبه ۶ گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی را کسب کرد، گفت: آخرین آزمون غیرحضوری مدرسه ۲۵ بهمن پارسال برگزار شده بود و تعطیلی مدارس تاثیر چندانی بر روند درس خواندن من نگذاشت.
او افزود: زمزمههایی از کرونا میشنیدم، اما فکر نمیکردم آنقدر جدی باشد که آزمون بعدی ما در عرض دو هفته غیرحضوری شود.
ملیحی گفت: با غیرحضوری شدن امتحانها شیوه درس خواندن تغییر کرد و سعی کردم برنامهای متناسب با شرایط کرونا تنظیم کنم، چون احتمال میدادم با توجه به شیوع کرونا زمان برگزاری کنکور تغییر کند.
رتبه ۶ گروه آزمایشی ریاضی میگوید:با توجه به اینکه در شرایط کرونایی امکان بیرون رفتن از خانه فراهم نبود، زمان استراحت را با بازیهای خانگی پر میکردم .
این دانش آموز برتر مازندرانی که در مدرسه تیزهوشان شهید بهشتی ساری تحصیل کرده بود، افزود: در طول روز ۱۰ ساعت را به درس خواندن اختصاص دادم.
ملیحی با بیان اینکه هنوز تصمیمی برای انتخاب رشته و دانشگاه محل تحصیل نگرفتم، گفت: با مشورت خانواده و مشاور، رشته متناسب با علاقه مندی و نوع رتبه را انتخاب میکنم.
مصاحبه با نفر دیگر برتر کنکور در همین خبر اطلاع رسانی می شود.
منبع: اکوفارس
کلیدواژه: گروه آزمایشی علوم شرایط کرونا علوم انسانی دانش آموز رتبه ۲
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۳۵۸۴۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شهید عبدالرضا موسوی؛ از رتبه اول کنکور پزشکی تا شهادت برای فتح خرمشهر/ شهیدی که محل دفنش را مشخص کرده بود
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، شهید عبدالرضا موسوی جانشین شهید محمد جهان آرا در سپاه خرمشهر بود. این دو شهید بزرگوار تا پای جان برای حفظ شهرشان در هنگام تجاوز دشمن جنگیدند و همراه دیگر مدافعان خونین شهر مقاومت کردند.
چهارم آبان ۵۹ که خرمشهر سقوط کرد، همگی هم قسم شدند تا خاک میهن را از دشمن پس بگیرند، اما قسمت نبود هیچ کدام شان آزادی خرمشهر را در سوم خرداد ۱۳۶۱ ببینند. محمد جهان آرا در هفتم مهرماه ۱۳۶۰ در حادثه سقوط هواپیمای فرماندهان در کهریزک تهران به شهادت رسید و موسوی نیز در ۱۷ اردیبهشت سال ۶۱ در جریان عملیات «الی بیت المقدس» و قبل از آزادی خرمشهر شهید شد.
به مناسبت سالگرد شهادت سردار شهید دکتر عبدالرضا موسوی، با فراهه عبدالخانی مادر و خاتون موسوی خواهر شهید گفت و گویی انجام دادیم.
بانو عبدالخانی مادر ۸۶ ساله شهید در بیان خاطراتی از آخرین ماههای حیات زمینی فرزندش میگوید: شاید دو یا سه ماه به شهادت عبدالرضا باقی مانده بود که هفتهای چند بار من را به گلزار شهدای آبادان میبرد. آن زمان خرمشهر سقوط کرده بود و ما در آبادان حضور داشتیم.
مادر شهید ادامه میدهد: یکبار به عبدالرضا گفتم: پسرم! چرا این قدر من را به گلزار شهدا میآوری. جاهای دیگری هم برای رفتن و سرزدن وجود دارد. در پاسخ گفت: "اینجا قطعهای از بهشت است مادر جان! اینجا بهترین بندگان خدا آمریده اند. " دو یا سه ماه بعد خودش هم به شهادت رسید و پیکرش در همان گلزار دفن شد.
وی در بیان خاطره دیگری از فرزندش اظهار داشت: یک روز دیدم که عبدالرضا برمزار شهیدی قرآن میخواند. صوت بسیار زیبایی داشت. آن روز مرحوم همسرم (پدر شهید) همراه مان بود. گفتیم: عبدالرضاای کاش بر مزار ما هم اینطور با صدای خوش قرآن بخوانی. گفت: نه من دوست دارم شما بر مزارم قرآن بخوانید. من و پدرش خیلی ناراحت شدیم. گفتیم تو جوانی، اما ما سن و سالی داریم. تو باید بمانی و حالا حالاها زندگی کنی. ما برای تو آرزوها داریم. اما عبدالرضا روی حرف خودش بود و میگفت روزی میرسد که ما برسر مزار او قرآن بخوانیم.
این مادر شهید میافزاید: پسرم در اواخر عمر زمینی اش مرتب به گلزار شهدا میرفت. خودش هم بوی شهدا را گرفته بود. یک روز در گلزار شهدای آبادان دیدم عبدالرضا کنار مزار شهید گمنامی ایستاده و در فضای خالی کنار مزار شهید، چوبی را به زمین فرو میکند. جلوتر رفتم و دیدم در آن فضای خالی کنار قبر شهید گمنام، مرتب این چوب را فشار میدهد. پرسیدم: چرا همچین کاری میکنی؟ گفت: اینجا محل دفن من است. زمانی که شهید شدم، من را اینجا دفن میکنند.
بانو عبدالخانی ادامه میدهد: آن زمان هنوز خرمشهر آزاد نشده بود و به حتم اگر خونین شهر آزاد میشد و به شهرمان برمی گشتیم، به حتم او را در خرمشهر دفن میکردند. چون شهر ما آنجا بود. اما انگار به دل پسرم برات شده بود که قبل از آزادی خرمشهر به شهادت میرسد و پیکرش را در همین گلزار شهدای آبادان دفن میکنند. اتفاقا همین طور هم شد و پسرم چند روز قبل از آزادی خرمشهر به شهادت رسید و پیکرش را در جایی دفن کردند که خودش نشان داده بود.
خاتون موسوی خواهر شهید نیز از قول مادرش اظهار میدارد: چند ماه قبل از شهادت عبدالرضا، به خاطر علاقه و جایگاه بسیار بالایی که در خانواده داشت، میخواست همه را خصوصا مادرمان را آماده شهادتش کند؛ لذا زیاد مادرمان را به گلزار شهدا میبرد و برسر مزار آنها قرآن میخواند و از مقام شهدا برای مادر میگفت. همه اینها به خاطر این بود که پدر و مادر را آماده شهادتش کند.
خواهرشهید بیان میدارد: مادرم قضیه چوبی را که برادرم در محل دفنش به زمین فرو برده بود را تعریف کرد. روز دفن عبدالرضا، این چوب درست بالای مزارش بود. ما آن چوب را میدیدیدم و به کرامت این شهید بزرگوار پی بردیم که چطور مدتی قبل از شهادتش، محل دفن خودش را نشان داده بود. مادر میگوید وقتی که من چوب را بالای مزار پسرم دیدم، همانجا فهمیدم خدا نگاه بسیار خاصی به او دارد.
خواهر شهید میافزاید: سال ۱۳۵۵ شهید عبدالرضا موسوی در رشته پزشکی در کل ایران نفر اول شد و همچنین نفر اول اعزام به خارج از کشور بود. این شهید بزگوار سرشار از نبوغ، استعداد، هوش، ذکاوت، پشتکار، تقوا، تواضع، مدیریت، مسولیت پذیری و البته خلوص محض بود.
انتهای پیام/